عزیزان من یکبار دیگر از خداوند رحمان سپاسگزارم که به من مصطفی خوشه چین مدرس زبان انگلیسی و مبتکر طرح آموزش زبان به روش TLPS لطف کرد تا با شروع مبحث جدیدی یعنی صفات یا adjectives در خدمت شما عزیزان باشم.
عزیزان، من در کتاب اول تا حدودی صفات را به شما معرفی کردم اما برای یاد آوری باید خدمت شما سروران عزیز عرض بکنم که در زبان انگلیسی دو نوع کلمه وجود دارند که کار و نقش آنها تعریف و توصیف کردن است
گروه اول: adjectives یا صفات
گروه دوم: adverbs یا قیود
Adverbs و Adjectives از یک نقطه نظر شبیه به هم هستند؛ چون کار هردوی آنها تعریف و توصیف کردن کلمات و اجزاء دیگر در جمله است؛ اما این دو کلمه با هم خیلی متفاوت هستند.
چون نقش صفت در جمله توصیف کردن اسم است و نقش قید در جمله تعریف و توصیف کردن فعل است.
در کتاب قبلی بطور کامل و مفصل توضیح دادم که صفات در انگلیسی در دو جا بکار می روند؛ یا این کلمات مستقیما قبل از اسم بکار می روند و خصوصیاتی از اسم را بیان می کنند؛ یا بعد از یکسری از افعال که به آنها افعال ربطی می گویند بکار می روند و در این حالت هم خصوصیات اسم را بیان می کنند.
لطفا به این مثال توجه نمایید:
۱) Happy man
۲) The man seems happy.
در این دو مثال صفت happy خصوصیتی از اسم man را بیان می کند؛ در ترکیب اول صفت happy قبل از اسم man بکار رفته در حالتی که در ترکیب دوم صفت happy بعد از فعل ربطی seem بکار رفته است اما نقش آن در هردو حالت فرقی نمی کند، جون در هردو حالت اسم man را توصیف می کند و بیان می کند که مرد خوشحال است.
برای یاد آوری یکبار دیگر به لیست افعال ارتباطی در زیز اشاره می کنم:
Be بودن
Get become grow turn شدن
Seem look appear به نظر رسیدن
Feel احساس کردن
Smell بو دادن
Taste مزه دادن
اما قیود یا adverbs در زبان انگلیسی به انواع مختلفی تقسیم بندی می شوند:
گروه اول: adverbs of manner یا قیود حالت:
این قیود از افزودن ly به صفت ساخته می شوند و نحوه انجام دادن فعل توسط فاعل را بیان می کنند.
David speaks English slowly.
slowly به معنی به آهستگی شکل و شیوه صحبت کردت فاعل را نشان می دهد.
گروه دوم: قیود تکرار یا Adverbs of frequency
کلماتی که قبل از فعل اصلی در جمله بکار می روند و تعداد دفعه انجام فعل را بیان می کنند.
Sara always practices English at home.
always به معنی همیشه تعداد دفعه انجام فعل را نشان می دهد.
گروه سوم: قیود مکان یا adverb of place می گویند.
این دسته از قیود، مکان وقوع فعل را نشان می دهند.
People took the injured man to the hospital last night.
در مثال بالا the hospital مکان وقوع فعل را نشان می دهد.
گروه چهارم: قید زمان یا adverb of time
این دسته از قیود زمان وقوع فعل را نشان می دهد.
I saw Sara last night.
من دیشب سارا را دیدم.
در مثال بال last night زمان وقوع فعل را بیان می کند.
البته باید به شما یادآوری بکنم که در کتاب اول تمام انواع صفات و قیود را به طور کامل و مفصل به شما آموزش دادم؛ اگر احساس می کنید که توضیح بالا برای شما قانع کننده نبوده، لطفا به کتاب اول مراجعه نمایید و اشکالات و ایرادات خود را بطور کامل برطرف نمایید و سپس با ادامه درس بپردازید.
دوباره برگردیم به بحث اصلی
در بین انواع صفات و قیود می توان صفات کیفیت و قیود حالت را به شکل مقایسه ای بکار برد.
بعنوان مثال می توان صفت tall را بین دو نفر مقایسه کرد و بیان نمود که آنها هم قد هستند یا یکی از آنها بلندتر و دیگری کوتاه تر است؛ یا میتوان شیوه ی صحبت کردن دو نفر را با هم مقایسه کرد و بیان کرد که کدامیک آهسته تر و کدامیک تندتر صحبت می کند.
من در ادامه قصد دارم به شما مقاسیه صفات و قیود و نحوه کاربرد آن را در زبان انگلیسی آموزش بدهم.
زبان آموزان عزیز صفات و قیود از لحاظ مقایسه در زبان انگلیسی به سه گروه تقسیم می شوند؛ که در ابتدا به بررسی صفات از لحاظ مقایسه می پردازیم.
گروه اول: صفان ساده simple Adjective
صفات ساده شامل آندسته از صفات می شوند که فقط برای یک اسم بکار می روند و آن اسم را با هیچ اسم دیگری مقایسه نمی کنند؛ مانند:
Sue is tall.
She seems a little fat.
Sara will get happy tonight.
David seemed unhappy last night.
He was happy yesterday afternoon.
The food tastes delicious.
در تمام مثال های بالا صفت فقط یک اسم را تعریف می کند.
و قیود ساده یا simple adverb of manner شامل قیودی می شوند که فقط شکل و شیوه انجام یک فعل را توسط یک فاعل بیان می کنند و آن فاعل را با هیچ فاعل دیگری مقایسه نمی کنند.
I speak English slowly.
I run very fast.
I ate lunch hurriedly.
We finished the homework completely.
در تمام مثال های بالا قیود slowly, fast, hurriedly و completely شکل و شیوه انجام یک فعل را نشان
می دهند.
نکته ای که مایلم در اینجا به آن اشاره داشته باشم این است که در زبان انگلیسی بعد از افعال ربطی صفت بکار می رود و کار آن صفت توصیف کردن فاعل فعل ربطی است، اما بعد از افعال غیر ربطی قید بکار می رود و کار آن قید بیان نحوه و شکل انجام آن فعل توسط فاعل است.
گروه دوم: صفات مقایسه یا Comparison Adjectives
در این گروه شما می آموزید که می توان یک صفت را بین دو اسم مقایسه کرد، که خود این مقایسه به دو شکل بکار می رود.
الف: مقایسه و بیان برابری صفت بین دو اسم
ب: مقایسه و بیان برتری صفتی در یک اسم نسبت به دیگری
در ابتدا من به شما مقایسه صفت و بیان برابری صفتی بین دو اسم را آموزش خواهم داد.
به مثال زیر توجه نمایید.
Sara is 150 cm tall.
Susan is 150 cm tall.
در این مثال هم Sara و هم Susan هردو با ۱۵۰ سانتی متر قد با هم برابر هستند.
و گوینده می تواند آنها را از لحاظ بلندی با هم مقایسه نماید و بیان نماید که آنها با هم از لحاظ این صفت برابر هستند، پس می تواند بیان نماید که :
Sara is as tall as Susan is.
مفهوم جمله بالا این است که سارا و سوزان هم قد هستند.
و میتوان آنرا به شکل زیر هم ترجمه کرد.
سارا به بلندی سوزان است.
اما من به شما توصیه می کنم که برای درک بهتر می توانید as اول را (به همان اندازه) و as دوم را (که) ترجمه نمایید؛ یعنی بگویم: سارا به همان اندازه بلند است که سوزان است.
ولی باز هم از شما خواهش می کنم که تلاش کنید مفهوم جملات انگلیسی را دقیق یاد بگیرید تا آنها را به شکل صحیح درک بکنید و بکار ببرید.
برای بیان برابری صفتی بین دو اسم می توان از فرمول زیر استفاده کرد:
Subject (first name) + liking verb + as adjective as + second name |
مثال دوم:
David weighs 150 pounds.
His brother weighs 150 pounds.
در مثال بالا بیان می کند که دیوید ۱۵۰ پوند وزن دارد و برادرش هم ۱۵۰ پوند وزن دارد.
پس گوینده اگر بخواهد دیوید و برادرش را از لحاظ صفت fat ” ” با هم مقایسه نماید پس باید از فرمول برابری صفات استفاده نماید و می تواند بیان کند که:
David is as fat as his brother.
دیوید به همان اندازه ای سنگین است که برادرش است.
اگر گوینده صدرصد مطمئن نباشد می تواند بجای فعل ربطی is از seem استفاده نماید، و بیان بکند که:
David seems as fat as his brother.
دیوید بهمان اندازه چاق به نظر می رسد که برادرش به نظر می رسد.
پس می توان گفت as……..as وقتی بکار می رود که گوینده بخواهد برابری صفتی را بین دو اسم مقایسه نماید؛ و برای درک بهتر می توان آن را به شکل ( به همان اندازه…………….که ) ترجمه کرد.
As tall as به همان اندازه بلند که
As heavy as به همان اندازه سنگین که
As beautiful as به همان اندازه زیبا که
لطفا مثال های زیر را تا می توانید تکرار نمایید تا به آنها کاملا مسط شوید:
Tehran is as big as Tokyo
Tehran seems as polluted as Tabriz does.
My brother seemed as angry as your brother did.
Sara got as happy as Susan did.
Abgosht tastes as delicious as Ghormesazi does.
Iranian people are as hard-working as Japanese are.
I am as tall as you are.
David is as clever as his sister is.
They seemed as angry as Sara did.
Watching TV is as amusing as reading a story book is.
عزیزان من می خواهم در اینجا به نکاتی اشاره بکنم که یاد گیری آنها برا ی کسانی که می خواهند انگلیسی را بطور حرفه ای بیاموزند ضروری است.
نکته اول: بعد از as دوم گوینده می تواند از اسم تنها استفاده نماید، مانند:
Julia seems as thin as David.
در محاوره بیشتر این شکل بکار می رود.
اما اگر گوینده بخواهد بعد از as دوم بجای اسم ، ضمیر بکار ببرد در محاوره باید ضمیر مفعولی بکار ببرد، مانند:
Julia seems as thin as him.
بجای David در محاوه از ضمیر مفعولی him استفاده شده است.
اما در آزمون و انگلیسی رسمی بایستی ضمیر فاعلی بکار برد.
Julia seems as thin as he.
نکته دوم: در آزمون های رسمی انگلیسی بایستی بعد از as دوم حتما فاعل و فعل اصلی یا فاعل و فعل کمکی مربوط به زمان جمله را بکار برد.
Julia seems as thin as David seems.
اما شکل بهتر و رسمی تر آن می شود:
Julia seems as thin as David does.
اما در محاوره بهتر است که اسم تنها یا ضمیر مفعولی بکار برد.
Julia seems as thin as David.
Julia seems as thin as him.
لطفا به مثال های زیر با دقت توجه نماید تا بطور کامل به کاربرد صفت برابری مسلط شوید.
My brother is as tall as your brother.
Sue seemed as nervous as me.
She got as happy as Sara when she heard the news.
They are as hard-working as us.
Daniel was as thin as me last year.
I wasn’t as tall as Susan two years ago.
Joe and John were as rich as Sam last year.
Tehran will get as hot as Ahvaz tomorrow.
Rose flowers are as beautiful as tulips.
Our house is as big as your house.
She became as tired as me.
I got as surprised as her.
Football seems as interesting as volleyball.
Chess doesn’t seem as interesting as football.
Does chess seem as interesting as volleyball?
Is Tehran as big as your city?
Does he get as happy as you if he meets you?
Is honey as useful as jam?
Does she seem as beautiful as her sister?
Is Sue as tall as her?
مقایسه قیود و بیان برابری نحو ه ی انجام یک فعل توسط یک فاعل با فاعل دیگر:
در حالتی که فعل جمله جزء افعال ربطی نباشد و بخواهیم نحوه ی انجام فعل توسط دو فاعل را با هم مقایسه نماییم و بیان کنیم که نحوه انجام فعل توسط این دو فاعل با هم برابر و شبیه هم هستند؛ در این حالت بایستی بین دو as……as بایستی از قید حالت استفاده کرد.
Sara speaks English as slowly as me.
سارا به همان اندازه ای آهسته انگلیسی صحبت می کند که من صحبت می کنم.
و به شکل رسمی تر جمله بالا را میتوان به شکل زیر بیان نمود.
Sara speaks English as slowly as I do.
حالا لطفا مثال های زیر را تا می توانید تکرار نمایید تا بطور کامل به آنها مسلط شوید.
David drives as carefully as his father.
Susan runs as fast as a runner.
Joe dances as beautifully as him.
They speak Farsi as well as Sue does.
Joe drives as carelessly as her.
He walks as slowly as a baby.
حالا از شما خواهش می کنم به موضوع زیر با کمال دقت توجه نمایید.
در زبان انگلیسی گاهی به جملاتی شبیه به جمله زیر بر می خوریم:
I put on the same raincoat as he did.
من همان بارانی را پوشیدم که او پوشید.
مفهوم جمله بالا این است که بارانی که من پوشیده بودم با بارانی که او پوشید مثل هم بودند.
اگر خوب توجه نمایید بین the same…… as به معنی (همان + اسم + که) اسم بکار می رود، در حالیکه بین as……….as صفت یا قید حالت بکار می رود.
لطفا به مثال های زیر توجه کنید و اشکال ها و ایرادات خود را برطرف نمایید.
She went the same restaurant as he did.
They will be faced the same problems as we will.
Sara has to do the same thing as her sister does.
They don’t have to eat the same food as David.
My mother wanted to buy the same ring as Joe`s mother.
We had the same car as her.
Sara bought the same cell phone as him.
Susan read the same story book as her little sister.
Sue learned the same language last year as me.
They will have to choose the same car as us.
Betty didn’t stay the same hotel as they did.
Betsy wears the same color as her sister.
Julia and Betsy have the same taste in music as me.
ب: برتری صفتی در یک اسم نسبت به دیگری
در این حالت صفتی بین دو اسم مقایسه می شوذ و این صفت در یک اسم نسبت به دیگری برتر است.
به مثال زیر توجه نمایید:
Julia is 150 centimeters tall. جولیا ۱۵۰ سانتیمتر است.
Betsey is 140 centimeters tall. بتسی ۱۴۰ سانتیمتر است.
از دو جمله بالا می توان برداشت کرد که جولیا از بتسی بلندتر یا بتسی از جولیا کوتاه تر است.
برای ساخت صفت برتری متاسفانه انگلیسی زبان ها کمی کار را سخت کرده اند؛ به این ترتیب که برای ساخت صفت برتری صفات را به سه گروه تقسیم بندی می کنند:
گروه اول: صفات تک سیلاب یا صفات تک بخشی ( old, new, tall, short, small, large )
گروه دوم: صفات دو سیلاب یا دو بخشی ( happy, useful, holy, clever, harmless )
گروه سوم: صفات دو سیلاب بیشتر ( beautiful, interesting, wonderful, delicious )
در ابتدا من به شما نحوه ساخت صفات برتری از صفات تک سیلاب را آموزش می دهم.
اگر صفات تک سیلاب باشد، برای ساخت صفات برتری از آنها به آنها بایستی “er” اضافه کرد.
Tall + er taller بلند تر
Small + er smaller کوچک تر
Big + er bigger بزرگ تر
Short + er shorter کوتاه تر
نحوه کار برد صفت برتری در یک جمله برای مقایسه دو اسم با هم به شکل زیر است:
Subject + linking verbs + adjective + er than + second noun + helping verb |
Julia is taller than Betsy is. جولیا از بتسی بلند تر است.
Betsy is Shorter than Julia is.بتسی از جولیا کوتاه تر است.
نکته مهم: than نشانه صفت برتری است و بعنوان حرف ربط بکار می رود.
مثال دوم:
Sara weighs about 150 pounds, and Susan weighs 140 pounds.
سارا در حدود ۱۵۰ پوند وزن دارد و سوزان ۱۴۰ پوند وزن دارد.
حال اگر گوینده بخواهد آنها را از لحاظ چاق یا لاغر بودن مقایسه نمایید، می تواند بیان کند که :
Sara seems fatter than Susan does.
سارا چاق تر از سوزان به نظر می رسد.
Or / Susan seems thinner than Sara does.
سوزان لاغر تر از سوزان به نظر می رسد.
در این جا من می خواهم نکاتی را به شما آموزش بدهم که کاربرد این نکات در محاوره ضرورتی ندارد اما بایستی آنها را کامل یاد بگیرید و در انگلیسی رسمی و آزمونهای انگلیسی از آنها استفاده نمایید.
نکته اول: بعد از than که بعنوان نشانه صفات برتری بکار می رود، گوینده می تواند از اسم دوم و فعل کمکی متناسب با زمان جمله استفاده نماید.
Sara seems fatter than Susan does.
نکته دوم: گوینده می تواند فعل کمکی هم حذف بکند و فقط اسم را بکار ببرد.
Sara seems fatter than Susan.
حالت سوم: گوینده می تواند بجای اسم از ضمیر استفاده نماید، در این حالت در محاوره از ضمیر مفعولی استفاده می شود، مانند:
Sara seems fatter than her.
اما در گرامر و در انگلیسی رسمی باید از ضمیر فاعلی استفاده کرد، مانند:
Sara seems fatter than she.
توجه داشته باشید که در محاوره بیشتر از اسم یا از ضمیر مفعولی استفاده می شود.
حالا لطفا مثال های زیر را تا می توانید تکرار نمایید تا بطور کامل به آنها مسلط شوید.
Tehran is bigger than Tabriz.
She is taller than me.
She is taller than Sarah.
I am older than my brother.
My brother is younger than me.
Sue is stronger than her sister.
Her sister is weaker than her.
I am taller than my father; but he is taller than my mother.
My mother is fatter than my father and I am thinner than my father, so I am thinner than my mother.
Tehran is warmer than Tabriz and Tabriz is warmer than Hamadan, so Hamadan is colder than Tabriz.
My uncle is older than my father and my father is older than my aunt, so my aunt is younger than both my father and uncle.
I have three sisters, my first sister is shorter than me, but my second sister is taller than me and I am as tall as my last sister.
My first sister is fatter than Sara, my last sister, and I am thinner than all of them.
شکل دوم: ساخت صفات برتری از صفات دو سیلاب بیشتر
برای ساخت صفات برتری از صفات دو سیلاب بیشتر از more برای بیان بشتری و less برای بیان کمتری استفاده می شود.
مانند:
Beautiful More beautiful زیبا تر less beautiful کمتر زیبا تر
Delicious More delicious لذیذ تر less delicious کمتر لذیذ تر
Interesting More interesting جالب تر less interesting کمتر جالب تر
حالا لطفا مثال های زیر تا می توانید تکرار نمایید:
Abgosht is more delicious than pizza.
Pizza is less delicious than Abgosht.
Bagdad is less interesting than Tehran.
Tehran is more interesting than Bagdad is.
Tehran seems more polluted than Tokyo.
Tokyo seems less polluted than Tehran.
In the future, volleyball will get more exciting than football.
In the future, football will get less exciting than volleyball will.
Driving fast is more dangerous than driving slowly.
Driving slowly is less dangerous than driving fast.
Working 16 hours a day will be more tiring than working 8 hours a day.
My brother was more hard-working than your brother.
Your brother was less hard-working than my brother was.
Tehran is more polluted than Hamadan.
Hamadan is less polluted than Tehran.
Football is more amusing than volleyball is.
Volleyball is less amusing than football.
Pizza tasted more delicious than Hamburger.
Hamburger tasted less delicious than pizza did.
Learning English seems to be less difficult than learning French.
Learning French is more difficult than learning English.
حالت سوم: ساخت صفات برتری از صفات دو سیلاب
زبان آموزان عزیز، صفات دو سیلاب را می توان در زبان انگلیسی به دو گروه تقسیم بندی کرد:
گروه اول: صفات دو سیلاب ای که ذاتا صفت هستند و دو سیلاب دارند، مانند:
Holy / happy / clever / stupid
گروه دوم: صفات دو سیلاب ای که از افزودن پسوند صفت ساز مانند ( ous / less / y / ing / able / ible/ ed/ ful ) به یک اسم یا فعل ساخته می شوند، مانند:
Famous / rainy / harmless / useful
حالت اول: ساخت صفت برتری از صفات دوسیلاب ای که ذاتا صفت هستند:
برای ساخت صفت برتری از گروه اول می توان در نود و نه درصد اوقات به آنها er اضافه می شود و در بعضی از موارد هم به آنها more یا less اضافه می شود.
My brother was happier than your brother.
Or/ my brother was happier than he was.
Or/ my brother was happier than him.
یا مثال دوم:
Tom seemed cleverer than Joe did.
Or/ Tom seemed cleverer than Joe.
Or/ Tom seemed cleverer than him.
نکته مهم: در اینجا می خواهم به یک نکته ارزشمند اشاره بکنم که، اگر قبل از صفت برتری نیاز به استفاده از یک قید برای افزایش میزان صفت برتری را داشته باشید می توانید از far یا much به معنی خیلی استفاده بکنید.
Tom seemed much cleverer than Joe did.
Tom seemed far cleverer than Joe did.
Sue`s sister got far uglier than Sara`s sister.
حالت دوم: ساخت صفات برتری از صفات دوسیلاب ای که از افزودن پسوند صفت ساز ساخته شده اند.
اگر صفت دو سیلاب از افزودن پسوند صفت ساز ساخته شده باشد، برای ساخت صفت برتری از آنها بایستی به این نوع از صفات more یا less اضافه کرد.
Honey is more useful than jam.
Honey is much more useful than jam. / Honey is far more useful than jam.
Or
Jam is less useful than honey.
Jam is far less useful than honey.
He will be less powerful than her.
She will be more powerful than him.
Breathing in this weather condition is much more harmful than smoking cigar.
اما در اینجا از شما می خواهم که به این نکته توجه داشته باشید صفات دو سیلاب ای که به y ختم می شوند چه صفت یک سیلاب ذاتی چه صفت دو سیلاب ای که از افزودن پسوند صفت ساز y به اسم ساخته شده باشد، برای ساخت صفت برتری از آنها بایستی به آنها ” er than ” اضافه نمود.
Qom is holier than Tehran.
در مثال بالا holy ذاتا صفت است.
The weather here is rainier than your city.
در مثال بالا rainy صفتی است که از افزودن y به اسم rain ساخته شده است.
پس نتیجه می گیریم برای ساخت صفت برتری برای تمام صفاتی که به y ختم می شوند، بایستی به آنها
er than اضافه نمود.
حالا لطفا مثال های زیر را تا می توانید تکرار نمایید تا به صفات برتری و نحوه کاربرد آنها در زبان انگلیسی مسلط شوید.
I think my brother will get much fatter than your brother in the future.
Arak is as polluted as Tehran, but I think soon Arak will be more polluted than Tehran.
Tom`s brother was as tall as Joe last year, but he is far taller than Tom`s brother now, and he can play volleyball in national league.
He got angry last night, but he didn’t get as angry as my father, my father got angrier than all who were there.
Carnation flowers are beautiful, but I think roses are more beautiful than carnations; you can buy some of them.
Eating too much fat seems to be harmful, but my father says,” Eating much sugar is much more harmful than eating fat.”
My father didn’t seem as old as that man: I think my father is younger than him.
Betty is a clever girl; whereas her sister seems cleverer than Betty, but their grades show that Betty is cleverer than her sister.
Tom says,” driving to work is necessary these days”; but I say,” using public transportation is more necessary than driving to work.”
My little brother seemed lazy last year; I don’t know what happened to him during last year; now he is more hard-working than me.
Tehran isn’t as big as Tabriz; it is much bigger than it.
He is an old man and he is older than my father; but he himself says that your father is much older than me.
Math is hard, but math isn’t harder than geography, many students believe that geography is far harder than other lessons.
Sarah is beautiful and her sister seems to be more beautiful than her, but my mother thinks that Sara`s sister is less beautiful than Sara.
Watching football is exciting, but I think plying football is more exciting than watching it.
My father believes that volleyball is very interesting sport and he says that volleyball is more interesting than other sports; in my opinion, volleyball is less interesting than basketball and I believe that basketball is more interesting than volleyball.
Malaysia is a very modern country; but Japan is more modern than Malaysia and you can say that Malaysia is less modern than Japan.
My Father was happy last night and he was happier than all the guests.
My brother is a strong athlete and all say that he is much stronger than me.
Learning English is easy and I think it is easier than French.
در صورتی که سوالی در مورد این مطلب دارید، در قسمت نظرات مطرح کنید ظرف مدت یک روز بشما پاسخ می دهیم.
1 دیدگاه
coool-shop
wow, awesome!